سروشسروش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

سروش کوچولوی دوست داشتنی

روز پدر

روز پدر امسال هم، مثل هر سال، همه خونه ما جمع بودن، و من تصمیم گرفتم که شام اون شب رو خودم درست کنم. اما از اونجایی که من اصلا" از آشپزی خوشم نمیاد و هیچوقت تا بحال این کار رو نکردم، همه غذاهام فست فودی بود. در عوض تو همه غذاها رو دوست داشتی عزیز دلم. برای پیش غذا سیب زمینی سرخ کرده با پنیر درست کردم، برای شام سالاد الویه، و برای دسر تیرامیسو. توقع نداشتی که برای اولین تجربه چند مدل خورشت درست کنم؟ آخه من اصلا" برنج درست کردن هم بلد نیستم!!!!!!البته تو و عرفان و پویا که خیلی پسندیده بودید. مخصوصا" دسر رو. عرفان هی ازم می پرسید کی دوباره از این دسرها درست می کنم. این هم چند تا عکس از هنر نمایی من   &nb...
30 ارديبهشت 1393

پس از یک ماه و اندی...

سلام سروش عزیزم ، از اینکه این مدت وبلاگت رو بروز نکردم ازت معذرت می خوام ، آخه این روزها خیلی سرم شلوغه، از یک طرف که به شدت درگیر آماده کردن پایان نامه ام هستم ، از یک طرف هم کلاسهای آموزشگاه که هفته ای چند روز وقتم رو می گیره. ولی بالاخره یه فرصت (هرچند کوتاه) پیدا کردم تا بیام و یک کم از خاطرات این روزها برات بنویسم. اول از همه عکسهای کاخ گلستان رو برات میذارم که تو روزهای عید رفتیم. روز سوم عید، یعنی یک روز قبل از کرمان رفتن شما، با همدیگه رفتیم کاخ گلستان. تو اولش خیلی خیلی پسر خوبی بودی و همش تو محوطه واسه خودت بازی می کردی، اما چون ایستادنمون تو صف خیلی طول کشید، کم کم خسته شدی و بنای ناسازگاری گذاشتی، جوری که مجبور شدیم بعد...
19 ارديبهشت 1393

روز معلم

پیش از هر چیز روز معلم رو، البته با چند روز تاخیر، به همه معلم های خوب کشورمون تبریک میگم. زن داداش عزیزم(مامان سروش) به مناسبت این روز، این کارت زیبا رو برای من درست کرده که من ازش خیلی ممنونم . سروش عزیزم هم توش برای یادگاری یه نقاشی کشیده از هر دوتا تون خیلی خیلی ممنونم ...
19 ارديبهشت 1393
1